کد مطلب:102455 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:276

راه بیرون رفتن از فتنه ها











چنانكه امیرالمومنین علیه السلام بیان فرمودند، كسی نمی تواند خود را بر كنار از فتنه ها بگیرد و نباید درخواست بیرون ماندن از آن آزمایشگاه و پالایشگاه را داشته باشد، زیرا فتنه سراسر زندگی انسان را در بر گرفته است و از لوازم و ضرورتهای

[صفحه 287]

زندگی اجتماعی است، زیرا «شدن» انسان تنها در زندگی اجتماعی و در ضمن برخوردها با مسائل گوناگون و درگیری با دشواریها عملی می گردد. خود را از مسوولیتها دور نگاه داشتن و از ترس آلودگی دست به سیاه و سفید نزدن، به معنای دور گرفتن خود از انسانیت است و از زبان قرآن و رسول خدا، آشكارا منع شده است. آیا می توان تصور كرد كه یك كلوخه ی معدنی طلا دار، بی آنكه در بوته ی آزمایش گذاشته شود، ناخالصیهای آن زدوده و زرنابش از آنها بیرون آورده شود؟ لیكن وسیله ی بیرون آمدن از آزمایشگاه فتنه، به شكلی پاك و سرفراز، نیز از سوی پروردگار فراهم و شناسانیده شده است.

امام علیه السلام در این باره می گوید:

«و اعلموا «انه من یتق الله یجعل له مخرجا» من الفتن و نورا من الظلم.»[1].

بدانید كه هر كس خدای را پروا گیرد، خدا راه بیرون شدن از تنگناهای تیره ی فتنه ها و روشنایی راهنما كننده ای از تیرگیها برای او فراهم می سازد.

اشاره ی امیرالمومنین، در این گفتار، به آیه های 2 و 3 سوره ی طلاق است كه می فرماید:

«و من یتق الله یجعل له مخرجا. و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوكل علی الله فهو حسبه!»

و هر كس خدای را پروا گیرد راه بیرون رفتنی برای او فراهم می سازد و از جایی كه در شمار و برنامه ریزیهایش نیست بدو روزی می رساند و هر كس بر خدا توكل كند و او را پایندان خود گیرد خدای او را بس!

[صفحه 288]

این آیه در سوره ی طلاق و این قانون كلی ناشی از اراده ی الهی، در میان سخنان پروردگار درباره ی رفتار شوهر پس از جدا شدن از همسر و گفتگو از به سر آوردن پیمانهای مالی در برابر همسر و گرفتاریها و تنگدستیها و بیم از آینده و این گونه مسائل و مشكلات اقتصادی و اجتماعی و حقوقی است كه خواه ناخواه در زندگی اجتماعی انسان پیش می آید و هیچ كس نمی تواند خود را از آنها بر كنار دارد. پروردگار آگاه به سراسر زندگی و درون و بیرون آفریدگان، راه رهایی از این گرفتاریها را «تقوی» و «توكل» گفته است و امام علی (ع) آن گرفتاریها را فتنه و ظلمت می داند و گرفتاری و آشوب و تیرگیهای در كار را از یك موقعیت فردی و خانوادگی به سراسر زندگی اجتماعی گسترش می دهد، همه را آزمایش و وسیله ی «شدن» و رشد و تكامل انسان می شمارد و این حقیقت را به صورت یك قانون اجتماعی و تاریخی فرمانروا و موثر بر جهان آفرینش و روند تاریخی گروههای مردم گرفته با واژه ی آگاه سازنده ی «و اعلموا» به گوش آدمهای حقیقت پژوه فرو می خواند كه هم دانش و بینش را برمی انگیزد و هم به صورت جمع خطاب شده همگان را به فرا گرفتن این قانون و به اجرا درآوردنش فرا می خواند.

چنانكه پیش از این گفته شد، تقوی تنها پرهیزگاری و یا ترس نیست، پرواداری نیز هست، یعنی هم آگاه بودن به همه ی جنبه های امر و هم عمل كردن به جا و شایسته و درست بدان آگاهی است، بنابراین، تقوی یك معیار و یك میزان و یك مشعل فروزان است. فرایندها و پیامدهای بهره مند شدن از پرواپیشگی، از محاسبات تنگنظرانه و سطحی نگریهای خود خواهانه بسی فراتر و گسترده تر است. نمی توان آن را با معیارهای محدود و وسیله های نارسای ماده گرایانه ی این جهانی برابر نهاد، زیرا یك طرف آن انسان است و طرف دیگرش خدا. انسان از خاك و لجن آفریده شده است و گرفتار در محدودیتها و تیرگیها و خدا دمی از روان خود را در او دمیده است كه اگر انسان آن را بشناسد و پس از شناخت از آن سود جوید و در راه شایسته

[صفحه 289]

و درست به كار برد، می تواند خود را از همه ی تنگناهای تیره و دشوار این جهانی برهاند و با بال دانش و بینش به پرواز درآید و به سوی خدا روی نهد و خدا گونگی خویش را تحقق بخشد.

سخن از تاریخ و دادن بینش تاریخی در نهج البلاغه فراوان است، بطوری كه می توان گفت شیوه ی آموزش و رهنمود دادن امام، تاریخی است. فراگرفتن و آموختن آنها انسان را از بد آموزیهای جبریگری و جبر كور تاریخ و حركت بیهدف جهان و گرفتار در قضا و قدر نامفهوم بودن انسان و تسلیم پیشامدها شدن آنان و یكسو شدن و بر كنار ماندن از مسوولیتهای اجتماعی رهایی می بخشد و آفریده ای پویا و آگاه از این بشر می سازد كه با تن خاكی بر زمین راه می رود و با روان خدایی بر فراز جهان پرواز می كند، از غریزه های حیوانی و انگیزه های بشری و وظایف انسانی و توانهای برتر از بشری خویش غافل نیست و هدفش رسیدن بر چكاد كمال انسانی یعنی خدا گونگی و شایستگی مسجود فرشتگان شدن است كه به علت نداشتن گنجایش بیشتر از یادآوری دیگر آموزشهای والای علوی خودداری می شود و خواننده ی علاقه مند به «كتاب علی، كتاب همیشه، كتاب فردا»[2] ارجاع داده می شود، بدان امید كه پروردگار توفیق دهد و علی دست ما گیرد تا دنباله ی مطالب «آموزش نهج البلاغه» در جلدی دیگر پیگیری شود.

جلد نخست این كتاب در همین جا به پایان می رسد، و جلد دوم آن، كه اینك یك جا چاپ و منتشر می شود، پس از دو فصل كلی:«علی بزرگترین مربی انسانها» و «علی آموزگار اخلاق انسانی» روند تاریخی زندگانی پربار امیرالمومنین را پی می گیرد، و از جریان جنگ صفین تا شهادت امام را دنبال می كند.

[صفحه 291]


صفحه 287، 288، 289، 291.








    1. نهج، از ط 183.
    2. تعبیر شهید شریعتی از نهج البلاغه.